حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

بایگانی
آخرین مطالب

راز

چهارشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۷، ۰۲:۴۳ ب.ظ

شب سیاهی است. خزیده ام به هر حال بیرون.کورمال کورمال خودم را رسانده ام به تو.گرمی هنوز. صدایت می زنم. چشمهایت تا نیمه باز می شوند. همان نیمه ای که وقتی خواباندیمت آن تو هم همان باز بود.وقت کم است. الان است که شلوغ کنند و برمان دارند ببرندمان و بینمان جدایی بیافتد و نشود که این طور دو تایی در اعماق سیاهی توی به هم ریختگی همه چیز خودم باشی و خودت باشم ....راز را حالا به من بگو...حالا که آخرین دیدار ماست. حالا که داری می روی...حالا که دیدارمان دیر می افتد ....تا قیامت...

بگو مادر بگو....سه ساله ات کرده ام برای همین که راز را بگویی

  • سویدا

نظرات  (۱)

زیبا بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">