حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

بایگانی
آخرین مطالب

بارون درخت نشین

يكشنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۰۶ ب.ظ

تا اینجا صفحه پنجاه که خوانده ام

وه که چه های و هویی است که نوجوان باشی و آزادی خواه و تعالی طلب...یک روح باشی پیچیده شده در یک جسد....یک راه بی نظیر برای ادامه زندگی

درخت نشینی است آن طوری که نویسنده ترسیم کرده است...یادم رفته بود ...یاد یادم رفته بود بچه بودم  و با سپیدارهای مدرسه بابام اینها چه نجواها داشتم....دوستان دراز و سبز و صمیمی ای که این آزادی را داشتند که سر به آسمان سائیده و از آن بالاها خبر بیاورند....

خیلی خوب است...یک عصیان دوازده ساله ی بسیار بسیار تازه و مملو از آشنا زدایی که خوب خوب یادت می آورد چه دوستی هایی در کودکی های بشری با درختان داشته ای

در ادامه البته به ستوه آمدم دلم می خواست بارون درخت نشین پایین بیاد اما کالوینو استادانه داستان تعریف می کرد و آب  و تاب می داد او به طرح وفادار مانده بود تا آخر کتاب بگوید می دانم ای درخت نشین که چه می خواستی بگویی تو اجتماعات و انقلابها را دوست داشتی اما نه آنقدر که از درختها پایین بیایی...هیچ جمعی و آرمانی را کاملا نپسندیدی ولی به هر حال به طرزی کاملا عملی با جنبشها همراهی کردی

جنبش نجات جنگل

جنبش تاراندن دزدها . 

جنبش فراماسونری

تو با همه ملال انگیزی ات به بشر تلقین کردی چند متری از خودش بالاتر برود

این عجیب نیست که توی همه کتابها دارم فریاد ایمان بیاورید را می شنوم؟

  • سویدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">