حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

بایگانی
آخرین مطالب

انتشار مهربانی

يكشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۸، ۱۱:۴۴ ق.ظ

یه همکار داشتیم خیلی حضورش احساس می شد..همیشه توی آبدارخونه یه قابلمه روی بار داشت و بقیه رو مهمون می کرد شده با دو تا سیب زمینی آب پز...نزدیک شب یلدا تخمه و آجیل می فروخت ...سیب زمینی و پیاز می فروخت...حضورش فعال بود

با حضور فعالش سر از کاری که عرف زیاد خوشش نمیاد در آورده بود! رفته بود و زن دوم گرفته بود...اما هر چی در می آورد یا خرج زن اول می کرد یا خرج زن دوم یا باجناغ یا برادر زن یا بچه باجناغ ..... خودشم که بچه دار نشده بود!  با تمام زحمتهایی که می کشید نه خونه داشت نه ماشین ...اصلا هیچی از خودش نداشت جز مهربونی!

فامیلیش ساعدی بود اما وقتی یکی از همکارها با اون تشابه اسمی پیدا کرد فامیلیش رو هم واگذار کرد و به پسوند بسنده کرد! "مهربان"

آقای مهربان پای همه زندگیش امضای خودش رو گذاشت...همه رو نمک گیر کرد و یه روز که وارد اداره شدیم دیدیم در و دیوار پر از آقای مهربانه... اون وقت بود که خبر رسید مهربان مرده.....ئه این که همین دیروز داشت نظافت می کرد و چای می داد و برای تخمه بازاریابی می کرد!

همین دیروز برای اون آقای کارتن خوابی که  به فرزندی قبولش کرده بود غذا می برد! 

کاش پیداش می کردیم اون پسرخونده ی کارتن خواب رو....نفری یک روز هم که مهمونش کنیم براش یک سال غذا میشه!

  • سویدا

نظرات  (۱)

  • پیـــچـ ـک
  • سلام

    چه حیف که این جور آدما هم دچار مرگ میشن!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">