از گره بر آب زدن انتظار چه نتیجه ای داری
بله قلم چیز خوبی است اما ای سرت به دوران افتاده از دست گرفتنش چه منظوری داشته ای؟ ندیدی پشت پیکان بارها نوشته اند هر که منظوری ندارد عمر ضایع می کند! عمری که ضایع می کنی به جه منظور ضایع می کنی..این وسوسه ماندگاری که از بین همه جوابهایی که به این پرسش می شود داد بر گزیده ای آیا همان سودای خلد نیست که حدمان آدم را از یهشت بیرون کرد؟ اگر همان است که بر تو حرجی نیست گفته اند اصلش این بود که پدرم جنت به دو گندم بفروخت ناخلف باشم اگر من به جویی نفروشم
این در می آورد که ما در سرزمینی که برای خودمان تویش وجود داشتیم از قبل این جرفها توی جنت بودیم و سودا از آنچه داشتیم هم ما را کند! اما نه این را نمی شود زیر بار رفت همان بهتر است که طور دیگری بیاندیشیم
می نویسم پس هستم
اما حالا که نوشتن گره بر آب زدن است برای من که توشته هایم نمی توانند نظم را گردن بگذارند و از جای معینی شروع کنند و به حای معین تری فرود بیایند من چطور تمرکز کنم و این بافته ی خیال را که بر آب گره زده ام جاصل عمر خودم بدانم و مایه تسلی غریزه حلد طلبی ام؟
درست می شود احتما لا باید هیزم بیشتری زیر دیگ دعا بریزم
- ۹۷/۰۹/۱۸