خوابی که شاید شما هم ببینید
خواب دیده دوستم و خوشحال است خوابی که جزای خیر ببیند بابت دیدنش
خواب دیده از دستفروش مترو پرسیده این بلوز چند و او گفته پنج تومن...و این پنج تومن را که داده و بلوز را که گرفته ..دستفروش گفته ببخشید فکر کردم جوراب را پرسیدی..بلوز پانزده تومن است. خواب بیننده زیر بار نرفته و انقدر پول دخترک دمپایی پوش را نداده که یکی از مردم دخالت کرده و دست توی کیف پول خواب بیننده کرده و حق دستفروش را به او برگردانده...خواب بیننده همین طور که دمپایی های کرمی کهنه دستفروش را در حال پیاده شدن از قطار می دیده به دخالت کننده پریده و مادر فرد دخالت کننده خسارت دوست خواب بیننده ام را داده ...وقتی دوستم پولش را پس گرفته باخبر شده که ای دل غافل مترو رسیده به یک ایستگاه ناشناس: ایستگاه ولیعهد شاه...سراسیمه بیرون پریده و دلواپس تونلهای تودر تو و تاریک را طی می کند بلکم به مکان و زمان آشنا برگردد...از یک پرتگاه می پرد تا خودش را به مترویی که احتمالا جای خوبی می رود برساند
می رساند خودش را به مترو...قطاری با واگنهای مجلل و مبله و فراخ و خوش رنگ. آنجا که خودش را پیدا می کند می بیند دمپایی های کرمی تنگ و پاره دخترک دست فروش را به پا دارد....
این است سزای مجموعه تراکنشهایی که سر آن بلوز اتفاق افتاد!.
خواب دیده دوستم و خوشحال است که در پایان فیلم یک درس اخلاقی هم گرفته است!
خوابی که شاید شما هم ببینید
- ۹۸/۰۶/۰۳
خواب بود یا فیلم کوتاه ؟؟جالب بود