انقلاب کردن یا نکردن
قلعه حیوانات جرج اورول رو خوندید قطعا و همین طور لیدی ال از رومن گاری و حتی تربیت اروپایی و خداحافظ گاری کوپر و همین طور شاهکارش سگ سپید
این مرحومهای نویسنده ترتیبی دادند که من متقاعد شدم
انقلاب کردن بیهوده ترین کار مقدسی هست که جوامع بشری هر ازگاهی سراغش میرن
خانواده تیبو و ۱۹۸۴ هم من را متقاعد کرد بعد از جنگ که شر بزرگه تصلب ایدئولوژیک بد کوفتیه
علی ابن ابیطالب هم در پنج سال حکومتش به من گفت
حفظ نظام اوجب واجباته به شرطی که عدالت زیر پا نره
و نهایتا باراک اوبامای لعنتی در سرزمین موعود موفق شد من را گول بزنه یا متقاعد کنه که قانون بهترین ابزار سیاست ورزیه
لعنتی طوری با قمه قانون به هفتاد قسمت مساوی تقسیممون کرد ....چین و روسیه را هم سرویس کرد که....
- ۰۱/۰۷/۲۱
پایبندی به قانون خوبه اما دو تا شرط وجود داره؛ یکی اینکه «همه» پایبند باشن، نه اینکه هر جا به نفعشون باشه قانونشون «الهی» قلمداد بشه و هر جا به ضرر بود فقط مردم متعهد به قانون باشن! دومین نکته هم اینه که اصولاً هر قانونی، «قانون» نیست تا بخواد ازش پیروی هم بشه. مثل کشف حجاب «اجباری» رضاشاهی و حجاب «اجباری» جمهوری اسلامی. هر دو تا، دو روی یک سکه هستن. موارد دیگه هم هست البته، فقط محدود به حجاب نیست.
حتی بهترین قانون هم باز باید متناسب با زمانهٔ خودش و مردمانِ خودش بشه وگرنه هم از ابزار اجرای عدالت بودنش خارح میشه و هم خودش باعث بی عدالتی میشه. یه اصلی هم هست که وقتی ناعدالتی قانون میشه، شورش وظیفه میشه.
تقریبا تمام انقلابهای تاریخ یا از ابتدا راهشون کج بود (مثل انقلاب اکتبر روسیه) یا بعدا منحرف شدن (مثل کاری که ناپلئون با انقلاب فرانسه کرد) یا در بهترین حالت مصادره فقط به نفع یه جریان شدن (مثل انقلاب ۵۷ ایران) ولی از طرفی انقلاب در کشورهایی که سیستم حکومتی مساله داری برشون حکومت میکنه، اجتناب ناپذیره؛ پس راه حل چیه؟ رستاخیز! رستاخیز خصلت ققنوسه، که از خاکستر خودش دوباره متولد میشه. یعنی حفظ دستاوردهای حکومت ساقط شده (حتی بدترین حکومتها و حتی استعمارگرها هم دوزار خیر ازشون دراومده) و انجام کارهایی در جهت جبران اشتباهات گذشتگان و ابتکار برای کارهایی که بتونه کشور رو به پیشرفت برسونه.
ضمنا اون حفظ نظامی اوجب واجباته که حکومت الهی باشه و نه حفظ نظامی که در جفا به مردم و سرزمینشون سر سوزنی کوتاهی نکرده و هوادارانش هم مدام مردم رو گله ای گوسفند نفهم می بینن و همه تقصیرا رو گردنشون می اندازن و فکر میکنن اگه نباشن مردم خودشون نمیفهمن باید چی کنن و به سرزمین هم نگاهی دارن که انگار ارث پدریشونه و به راحتی میگن هر کی نمیخواد جمع کنه بره و هر مدل سواستفاده ای هم از منابعش میکنن!