حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

بایگانی
آخرین مطالب

این عمار

جمعه, ۱۳ دی ۱۳۹۸، ۰۳:۲۸ ب.ظ

اولش برای خودش خوشحال شدم. اما بعدش که صدای ناله از شش گوشه جهان بلند شد از زینبیون پاکستان و فاطمیون افغانستان و عصایب و حشد الشعبی عراق وفاق الوطنی سوریه و جمعیتهایی از آفریقا صدای ناله در آمد وقتی از شادشدگان به دشمنی سوت جشن و تحسین برای پایان دادن به یک استراتژیست قوی به پا خاست فهمیدم دنیا بعد از این خیلی هم جای خوشی نخواهد بود.  دانستم میشود طوری زندگی کرد یعنی طوری از آسایش و تمام حقوق زندگی خانوادگی و انسانی مایه گذاشت که همه مردم گریه کن و عزادار تو باشند. توی نماز جمعه چه خبر شده بود همین طور موج در موج مردم حلقه میزدند و توی سر و صورت میزدند. واقعا دنیای جدیدی شروع شده است. آنچه میبینم قبلا ندیده بودم. ای انسان تو موفق شدی از خودت از دنیایت از زمانه ات فراتر بروی. تبریک به فرزند انسان 

تبریک به جهان

بابت این که داشته است قاسم سلیمانیی که با از دست دادنش توقع هست کل اوضاعش بهم بریزد

تبریک به جهان که برای گرفتن چشم و چراغش او را به جنگ جهانی سوم بشارت می دهند

تبریک به جهان 

بابت این در گشاده ی بزرگی که مرد بزرگی از آن گذشت. 

مرد بزرگی که دستهایش پر تر از آنی بود که این در را پشت سرش ببندد

تبریک به همه عزاداران که هنوز زنده اند و سینه ای برای سوختن پیششان مانده

باید هوای سینه هایی که این طور سوخت را داشت و هوای داغی که بر دل نشست را

نباید گذاشت ترسها و تهدیدها این داغ را خنک کند و ذلت زنده ماندن را جای این همه عزت بنشاند

وای از مصیبت جهان در این اصابت بزرگ!

اصابتی که حفره ای به اندازه تمام ملتهای ستم کشیده از جنگ و تحریم و تکفیر جا باز کرد!

هفتم تیر شصت گفتند ایران پر از بهشتیه

اما نبود! پر از هاشمی بود ...ایران پر از دنیا و دنیا زدگی بود....

بیست و یک دی نود گفتند ما همه احمدی روشنیم

اما نبودند! فردا نه پس فرداش همه رفقای احمدی روشن را بیرون کردند طوری که به نان شبشان داشتند محتاج می شدند!

حالا می گویند هزاران سلیمانی داریم!

ندارند!

علی هم دوتا مالک نداشت!

اما بعضی وقتها جای خالی بعضیها کاری می کند که ...

آن خاک که خون و گل در آن بهم آمیخت حاصلخیز باشد اگر...اگر خاک مرده ی کوفی پرور نباشد اگر جانها از جنس سنگ نباشد که حتی اگر پلاستیک و آهن و سنگ هم باشد در شعله های ماشین او الو می گیرد....اتفاقی می افتد..اتفاقی که ممکن است هزار سال بگذرد و نیافتد یک شبه می افتد!

خدائیش خدایا اگر حالا کار فرزند انسان را بکسره نکنی ..

اگر حالا از این در گشادی که گشادی طنابی نفرستی و بالا نکشی ما را ...

بعد از این همه مهلت که به آدم یزاده ها دادی

بعد از مهلتی که با عروج عیسی و صلیب دادی

بعد از مهلتی که به مومنان محمد دادی

بعد از این همه مهلت که در جریان  فرزندان ذبیح  مصطفی و واقعه ی وقوع یافته در طف برای بیداری و آمادگی بشر دادی

بعد از تمام  این مراحل 

هنوز صبرت می کشد که ما دوباره نیمه بیدار و نیمه خواب به حال خودمان رها شویم و باز در زمین مخلد بمانیم؟

به این نتیجه نرسیده ای که بیش از اینها باید ما را بکشانی و کم از اینها باید روی خودمان حساب کنی؟

خدائیش خدایا حالشو داری بازم یه هزار سال دیگه صبر کنی ببینی بشر آیا خودش رو به رویه تو و بزرگان تو و حکومت تو در زمین میاره یا نه؟

بیا و یه کمک یواشکی به ما بکن که نجات پیدا کنیم!

ازا ون کمکهایی که به فائزون از این ورطه کردی!

#حاج قاسم پشت سرش درشهادت را نبسته است.

--------------------------------

بعد نوشت:

شنبه شده و اومدیم سر کار و خودمان رو به اون راه زده ایم 

انگار نه انگار که خانی بوده که رفته

از ترس اختلاف عقیده ای که با هم داریم!

اما همگی یه چیزیمونه

همگی سینه مون سوخته 

همگی درد داریم

همگی داغیم

  • سویدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">