حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

بایگانی
آخرین مطالب

۷ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

سیاسی فیلمی است که دیدنش جرم نیست ساختنش و فروشش جرم نیست اما توقیفش جرم است با اینهمه آنچه جرم است اتفاق می افتد

مگر ندیده بودیم امثال حکمی را که آخر سر علیه بچه ها صادر کردند ...

اتهام نقشه قبلی همکاری با مجاهدین خلق و

حکم  اعدام ندیده بودیم؟

در این عمر سی و هفت ساله ام کم ندیده ام....یک روز علیه دوتا دانشجو که در نشریه داخلیشان به خیال خودشان نمایشنامه ای برای نمایش مظلومیت امام زمان می نویسند و بعد متهم به توهین و ارتداد می شوند

یک روز دو سه تا جوانی که جوگیر شده اند و سیاهی یکی دوتا هیات را گیرم سوزانده اند 

و بگذریم از ماجراهای شلوغیهای 96 و 98

با این همه این اتفاقات سیاسی نیستند یعنی از روی سیاست و کیاست و برای حفظ حاکمیت رخ نمی دهند....صرفا ندانم کاریها و انفعالهایی هستند از جنس انفعالهای همیشگی همانها که بیشترین سهم را در نشستن کشتی مملکت به خاک سیاه کنونی داشته اند

مجید شاکری اقتصاد دان دانشگاه تهرانی می گوید بدبختی امروز ما نه ناشی از تحریمها ست که ناشی از انفعال مطلقمان در تولیدجهانی است. ما در دنیا مصرف کننده ای بیش نبودیم و دنیایی که خودش در اثر محدودیتهای تولید دارد به بحران می رسد نمی توانست ما را تاب بیاورد...او به رابطه با چین با اروپا و با هرجای دیگر دنیا و با همه دنیا به چشم فرصت نگاه می کند ....نه فرصتی برای همچنان مصرف کننده باقی ماندن که فرصتی برای ورود فناوریهای روز جهت پیوستن به زنجیره تولید جهانی.....

و از این دیدگاه او و صادرکننده هایی مثل میرکاظمیان امروز سیاسی ترین آدمهای مملکتند

اگر بنا به قوی و عزت مند شدن است نه از دیپلماسی کاری ساخته است و نه از موشکهای " اعدو ماستطعتم "

/////////////

این روزها صدا و سیما با پخش هر روزه ی یکی از سخنان رئیسی در قوه سعی می کند به مردم حالی کند که کاندیدای زسمی نظام اوست...یعنی صدا و سیما نمی داند که مردم توسط همین حسن آقای اپوزیسیون نما از کل نظام مایوس دارند می شوند و این حرکات تنور احمدی نژادی ها را داغ تر می کند؟

می داند اینقدر ها هم احمق نیست منتهی چون صدا و سیما هم با قدرتها در زد و بند است با این سناریو چهارپایه از زیر پای نظام می کشد باز...درست همان کاری که روباهه در الاغ شاه کرد!

 

  • سویدا

دیشب بالاخره ساک را بستم . برادران و خواهرانم تا دم شیشه های جداکننده آمده بودند. سعی می کردند چیزی بگویند این را از تکان خوردن لبهایشان نه که از تکان خوردن تمام جوارحشان می فهمیدی...متاسف بودند و بیشتر از آن عصبانی..عصبانی از من که چرا چیزهایی به این واضحی را نمی بینم. ولی من در حالیکه روزگار درازی را جای آنها از پشت شیشه ها حرص خورده بودم و برای کسانی از عزیزانم که داشتند بلیطشان را نهایی می کردند جوش آورده بودم و ای بسا" و ما اکثرالناس ولو حرصت بمومنین" را برای تسکین خودم خوانده بودم؛  حالا این طرفی شده بودم

انقلاب ما مقدس بود خمینی اش و شهدایش مقدس بودند اما این که شیطان چیزهای مقدس را هم می تواند تصرف کند بحث دیگریست

  • سویدا

به نام حضرت دوست که هر چه داریم از اوست

حال دل خوش شده است تمام پنجره ها به هیاهوی خیابان باز است...در این ارتفاع می شود این همهمه را با صدای موجهای دریا اشتباه 

گرفت. برای همین دل آرزوی ویلای شمال ندارد. همین دکان صمیمی دورهمی توی اداره خودش هم کار است هم معاشرت است هم تفریح است باشد که دکتر فلانی از انگلستان مصاحبه می کرد ما اینجا کار می کنیم کار کار و مردم ماشالا در ایران چندان کاری نمی کنند  و پیشرفت هم نمی کنند و به ما اعلام شده است که توی سراشیبی بدی افتاده ایم به ما اعلام شده است از همین لب دریای خیالی قرار است واقعی واقعی غرق بشویم...دیگر تکه ها و طعنه ها دردناکی نیش افعی را ندارند ..بیشتر شبیه نیش زنبورهایی هستند که می اندازی سر زانوت تا پا قوت بگیرد...

این که می گویند فردا دستی را که امروز سر زانوی خودمان نگرفتیم و کمری را که امروز به کار نبستیم باید برای بیگانه و اردوگاههای کار اجباری او ببندیم پر بیراه نیست....اگر چنین فردایی هم برای ما پیش نیاورند مابه ازای ذلت بارتری را فدیه ی تن های پرورده ی عزیز کرده مان خواهیم کرد و تن به هیچ کاری کما کان نخواهیم داد..... 

و البته البته برای این که در این موضع جاخوش کنیم می دهیم تمام اندیشمندانمان لیبرالیسم و کپیتالیسم را کلا زیر سوال ببرند. مثلا بگویند کپیتالیسم مردسالاری است برده داری مدرن است کاملا مخالف شئون آزادی است .... تا اگر جوانهای ما بپرسند اگر در غرب خبری نیست چرا آنجا از این ناکارآمدیها خبری نیست؟

بر غربیها فسوس کنیم که ای بابا آنها به دور از زندگی آدمیزادی برده ی کارآمدی و راندمان شده اند ...کی گفته اصلا کارآمدی چیز خوبی است؟

اگر تاریخ از ما بپرسد چرا آنجا سرنوشت اقتصاد و سیاست و فرهنگ  خلاف اراده و نیت و مصلحت مردم و حاکمیت  رقم نمی خورد؟ باز سر تاسف بتکانیم که چه فایده این هم استبداد است که اراده ی سرمایه بر همه جا حکومت می کند.

خلاصه ......

ما کار نمی کنیم و به جایش هر کاری می کنیم. 

  • سویدا

اشکالی نداره ما صبر می کنیم

صبر می کنیم جو بایدن ما رو از چین دوباره بخره...فوقش یه کم شلاقمون می زنه ....ارباب که برده ی چندین ساله شو به این  راحتی به رقیب وا نمی ذاره ...حتی اگر این برده به درد نخور شده باشه و نخواستنی

ما صبر می کنیم و اگر از مسئولان کسی یقه و مقنعه مان را چسبید که تو که این همه غر غر می کنی پول نداشتیم حقوق سر برج همین تو رو بدیم 

بهش می گیم

من اگر قرار بود با معاهده شورتکی پورتکی مثل این اوضاع رو روبراه کنم کارهای شورتکی پورتکی دیگه ای بود که خیلی کم خظر تر باشه و جواب دادنش قطعی باشه ...اون کارها ررو می کردم

ای حاکمیت من نفت نفروختی ؟ عیب نداره مردمت که نمرده اند هنوز....مگه صد سال نیست همه دانا مردم جهان میگن درآمدهای دولت از نفت باید بیاد روی مالیات...خوب بیا مالیات رو بکن نود در صد بیا و سیستم ببند از همه اصولی مالیات بگیر ....یک صدم درآمدهای مجازی که حقته رو از راه مالیات نمی گیری.....اونم تو این عصر اطلاعات....

ای حاکمیت من نداری حقوق سه ملیون کارمندتو بدی؟

عیب نداره به سیصد هزار تقلیلشون بده .....والا تو اداره ما از هر ده نفر یه نفر بیشتر کار نداره بکنه .....شلوغ می کنن؟ ای شیطون راه مبارزه با شلوغ کاری ها رو که  بلد بودی .....

نگران بیکار شدن اون دوملیون و هفتصد هزار هستی؟ کافیه مردم رو درست وادار کنی به تولید ...کافیه دست این هلدینگها رو کوتاه کنی کافیه تعرفه ببندی روی کالاهای همین چینی که می خوای نجاتت بده ...همین چینی که مردمت رو تولید کننده هاتو به خاک سیاه نشونده...

کاری نداره که ما هشتاد ملیون مصرف کننده داریم که پنجاه و پنج درصدشون  هنوز جونن هنوز تولید کننده می تونن باشن..البته  اگر شرایط تولید به این بدی نباشه که تو اجازه دادی باشه تا الان...

ای حاگمیت من بیا و یه لیست سی چهل تایی از کالاهای اساسی که می ترسی قحطی بشه و نتونی برای کشور تامینشون کنی بده بیرون به مردم بگو هر کی از اینها برای من بیاره با فاکتور قیمت تمام شده اش ...من قیمت تمام شده ضربدر دو شو بهش میدم ....پولشو از راه مالیات تامین کن ....مالیات رو از این طلافروشها از این کلفتها از این مصرف کننده های کلان بگیر نه از تولید کننده که سلول مغز استخوانته

ای حاکمیت من دست از این گشاد بازی بردار ....حیف لباس پیامبر نیست که این طوری به قبای ناصرالدین میرزای قاجار تبدیلش کردی؟

  • سویدا

آقا فقط به ما بگو کی وادارت کرد این جام زهر رو بخوری و به خورد ما و نسلهای بعدیمون بدی؟

یعنی در حاکمیت آدم به جایی می رسه که پا جای پای ناصرالدین میرزای قاجار بذاره؟ اونم تویی که همیشه منتقد همه ی ذلت پذیران تاریخ بودی؟ فقط به من بگو از چی ترسوندنت؟

از قحطی و گرسنگی مردم؟ 

خدایی کسی که همین الان داره نفت عربستان رو جایگزین نفت ما می کنه قراره با چه بخور نمیری ما رو از قحطی دور کنه؟

خدایی کسی که با مردمش اینقدر شدید و عتید رفتار می کنه ...از چند ملیون ناقابل مسلمون نسل کشی شده اش در اردوگاههای کار اجباری حرف نمی زنم ها از بقیه اون یک ملیاردی حرف میزنم که خونشون توی شیشه است که کارگری می کنن از مهد تا لحد...اون با چه کیفیتی مردم نازپرورده ما رو می خواد غذا بده؟

وا ذلتا!

به چی وعده ات دادند؟

همکاری راهبردی ؟ استفاده از حق وتو؟ خدائی روسیه اش که ادعای نزدیکی آئینی و مذهبی داشت کجا پشتت در اومد که این کافر بیگانه باشه؟

ای چین تو  جهانخوار کی بودی دیگه تو؟

دلم برای برده های دویست سال پیش آفریقایی سوخت که در مزارع آمریکا خرید و فروش می شدند

نمی دونستم به سر خودم و کشورم و بچه هام میاد!

چین با سی کشور دیگه ی جهان از این سندها امضا کرده...قدرتش خیلی زیاده.....امام زمان اگر الان نیایی......می ترسم هزار سال دیگه هم نتونیم ازت استقبال کنیم....

این زهر سهمگین رو همون کسی می تونه بسازه و به خورد سرنوشت یک ملت صدملیونی بده که تونسته تا الان ده ملیون مردم جهان رو به کام مرگ تولید شده در آزمایشکاهش بکشونه

خداااااااااااااااااا به فریادمون برس که هم شرقی شدیم هم غربی در حالی که می خواستیم نه شرقی باشیم نه غربی

  • سویدا

بیست و پنج سال یعنی به اندازه رفتن و آمدن سه تا رئیس جمهور 

بیست و پنج سال یعنی وقتی همین بچه ی توی شکم من هم سرنوشتش شغلش آینده اش هویتش تعیین شده

بیست و پنج سالی که ناگهان قفس شد روی سر ما افتاد بی مقدمه و  قطعا تمدید خواهد شد! کجاست مردی که قرار داد صد ساله ی ترکمانچای را بعد از انقضا نقض کند؟

هرگز آدم خودمان نبودیم

ما را به بردگی گرفتند ....

اگر دویست سال پیش برده ها را یکی یکی شکار می کردند و با مکافات به مزارعشان می بردند حالا ما و مزارع و زمینها و نسلها و آرزوهایمان یکجا شکار شدیم

....

  • سویدا

تارییخ امروز آدم رو یاد ریست فکتوری می اندازه

تاریخ امروز آدم رو امیدوار می کنه به نو شدن

حتی اگر وقتی داشتی از رئیست حلال بود می طلبیدی بهت گقته باشه ما که از شما جز بدی ندیدیم و تو هم گفته باشی ولی ما بدی های شما رو بخشیدیم 

باز هم می خوای احساس کنی صفحه های خط خطی و سیاه و پاره با اون لکه های آبگوشت و کچاب روشون ورق خورده اند  و رفته اند..صفحه نو نه دفتر نو شروع شده

و اگر یادم بمونه که از خدا ممنون باشم چند روزی که به خاطر تموم شدن اون یکی و شروع شدن این یکی گذرونده ام چرب و شیرین و پر خاطره بوده

اما چیزی که امروز تکونم داد این حرفها نیست

یکی از آشناهای ما که به تیزهوشی و شادباشی و هیجان مندی می شناختیمش مهاجرت کرد..همزمان زن هم گرفت ..منتها نتونست زنش رو ببره یعنی بهش ویزا نمی دادند...

سه سال طول کشید این داستان و زنش شاکی شده بود می خواست این زن و شوهری از راه دور رو خاتمه بده اون آشنای تیزهوش همیشه شاد ما که صفتی به اسم صبوری و ساختن و سوختن توی وجودش سراغ نداشتیم ولی خب معلومه که این صفت رو داشته از سریر پادشاهی نفتی این جا خودش رو رسونده بود به بردگی کارگر معدن وار اونجا و تازه داشت زنش رو هم که چهارسالی بود دنبال گرفتنش بود از دست می داد اما تن نمی داد بیخیال مهاجرت بشه و به عشق  و زندگیش برگرده 

باختن در راه عشق رو برمی تابید اما در راه آرمانهایی که به خاطرشون این کشور رو ترک کرده بود نمی باخت

می دونی امروز بعد از این که بالاخره از یه راههای خیلی سختی ماجراهاش ختم به خیر شد و زندگیش سامان گرفت بالاخره مادرش این چیزها رو برای من تعریف کرد....خکمت مخکمی داشت که این چیزها رو امروز برای من تعریف کردند 

ای مدعی اگر در راه ارمانهایی که بهشان ایمان داری مثل این پسر لاادری ضد آرمان و ایده و عقیده ی فامیلتان حاضر به باختن بودی حاضر به قطع شدن یمین و یسار قلیت بودی هرگز این همه در راه نگه داشتن آسایشت خودت و آرمانها و تکه های وجودت رو نمی باختی

ای کاش مثل این پسری که عقیده دارد ارمانش دوری از ایده و ایدئولوزی است ...به آرمانهایت می چسبیدی ...محکم

  • سویدا