حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

بایگانی
آخرین مطالب

۴ مطلب در اسفند ۱۴۰۰ ثبت شده است

گفتید اعتماد به غرب بد است و این هم اوکراین که تنها مانده است

 چرا مدام این جمله را تکرار می کنید ؟ و خدا را شکر که جهان دنبال جنگ جهانی بعدی نیست  که اگر برای اوکراین نان ندارد برای جهان آرامش که دارد...

خود شما که مثلا الهام بخش و حامی مردم یمن هستید چه گلی به سرشان زده اید در این هشت سال؟

هنوز هم که هنوز است منتظرید غربی ها محکوم کنند غربی ها گرسنه مرگی یمنی ها را چاره کنند غربی ها ...

اعتراضتان به این است که پوشش رسانه ای ده روز جنگ اوکراین از هشت سال جنگ یمن دو برابر بیشتر بوده است

آخر بفرمایید بالاخره شما اعتماد و اتکا و توکلتان به غرب هست یا نیست؟

اگر شما قدرت رسانه ای ندارید قدرت اقتصادی ندارید که حداقل جلوی بیست ملیون گرسنه مرگی راا بگیرید....اگر شما حتی دستتان به دهن خودتان نمی رسد و بوقهای رسانه ایتان را گوش مردم خودتان کنار گذاشته اند اگر طوری شده که مسلمان شدن الکی یک جاسوسه برای شما اهمیتش از خیلی چیزها بیشتر است بدانید و آگاه باشید که شما هم جزو عیالات ایالات متحده هستید و امام زمانتان بایدن است و باقی صحبتها نسیه است

برای فردایی که شما قوی شوید و خودتان اقتصاد داشته باشید و اعتماد به شما داشته باشند و ذهن و فکر شان را دست رسانه های شما بدهند و ...

آن وقت امام زمانتان مهدی موعود خواهد شد 

واقعیت خودتان را بدانید و برای رسیدن به حقیقت خودتان نقشه ی راه داشته باشید

شما نه تنها اعتماد به غرب ندارید که اعتماد به نقس هم ندارید

شما را باید نجات بدهند

  • سویدا

سلام

بشریت سلام

جامعه سلام

تاریخ سلام

ای همه ی آرمان ها و راههای رفته و نرفته ی بشری سلام

ای انقلابهای خاکستر شده  و ای بهارهای پاییز شده ی بشری سلام

باراک اوباما ، مارکس خمینی کبیر چمران عزیز قاسم سلیمانی، چگوارا ، گاندی فیدل کاسترو سلام

ای کشاورزانی که عشق زیبایی خوشبختی و زندگی را مثل علوفه ای که درو می کنید لمس می کنید

ای صنعتگرانی که تخیلات برجسته را به واقعیت تبدیل می کنید 

ای دانشمندانی که سیاهی ها را کنار می زنید

ای قدرت طلبانی که جهان را می خورید

ای سفیانی 

و ای حضرت حجت

من

 شما را شاهد می گیرم

که هرچند کوتاه زیستم 

در اندیشه از شما دور نبودم...

و هرچند زندگیم تکراری بود از تکرارهای دیگر ....رو نوشتی بود از زندگیهای دیگر ....من هم بودم در تارک طناب زمانه در پود پادشاهی تاریخ بودم 

و همه چیز را تجربه کردم 

و برای رسیدن به روزهای خوش تاریخ سخت مشتاقم

  • سویدا

بزرگتر شده ام 

و برای داشتن دستان بزرگتری دارم 

و دارم می فهمم در آستانه چهل که برای استغفار چه قشرهای عظیمی از چرک بر بدن دارم

و این داشتنی اشک انگیزتر از آن است که دستاورد چهل سال زندگیت باشد

ولی خوب شد نمردیم و دانستم برای چه باید استغفار کنم برای کدام کفرها کدام ناشکری ها کدام غر زدنها به همسر به بچه ها

آره انگار بزرگتر شده ام که دیگر وقتی دل زنداداش از دستم می گیرد اعتراض نمی کنم بلکه حیلی ساکت یک گوشه توی آفتاب لقمه ی پشیمانی ام را گاز می زنم تا زنگ بخورد تا کلاس درس جدید شروع بشود تا باز هم بزرگتر بشوم که دنیا دیدنی زیاد دارد و برای دیدن باید قد کشید و برای قد کشیدن باید خورد حتی اگر جز اندوه غذایی دم دست نباشد

اندوه خودش دم نوش بودن است و بودن خودش غنیمتی است

حالا که بزرگتر شده ام از همسرم حلالیت می طلبم و بابت کفران نعمت او کفاره می دهم

حالا یک ماه توبه وقت دارم که ببخشید کنم بابت ندیدن این همه خوبی و دنبال بقیه اش گشتن و دوقورت و نیم باقی داشتن

  • سویدا

زنده بودن یعنی گسستن ولو برای لحظه ای از آنچه اقتضای تمتع توست ..یعنی اندکی از من به در آمدن اندکی دیگری شدن زندگی فقط لحظاتی است که سر در لاک خودت آخور خودت نگران خانه و کاشانه خودت بچه های خودت و حتی دغدغه مند دغدغه های زیبایی که افتخار کرده بودی دغدغه مندشان هستییییییی نباشی

زندگییت کم..آه چه کم بوده است  حتی اگر سی و هشت دفتر را سیاه کرده باشی و امروز صبح دفتر سی وو نهم را به دستت داده باشند

  • سویدا