حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

بایگانی
آخرین مطالب

شب چهارده

شنبه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۱، ۰۳:۲۱ ق.ظ

ماه شیرین لقا ماه شب چهارده هم وارد مهمانی شد. دیشب خانه ی غریبه ترین کسی که برایم ممکن بود مهمان بودم اما مثل یک دوست سی ساله بغلم کرد و گفت سعادتی بود بر ما وارد شدید....تنم و دلم لرزید ....خیلی طنین داشت جملاتی که در خوب دانستن ما به کار می برد

 دوست بلاگی ام پیچک هوس شهادت ‌کرده جخ حامله هم هست که این می کنه یه ویارانه ی عیارانه

اما هوا بدجوری به لطافت باران و نورهای چشمک زن اسمان آراسته است هر صاحب حیاتی آرزوی نمردن می کند آرزوی شهید شدن

اما بعد

فردا رسما نه ماه مرخصی تمام میشود و باید برگردم اداره

عمه بچه ها خودش بچه کوچک دارد و عذرمیخواهد  که نمی تواند مثل گذشته یاریم کند و من فکری باید بکنم

مثلا به چند جا بسپارم

دستمزد پرستار را ساعتی بیست تومن یا روزی صد و بیست تومن اعلام کنم 

سراغ اولین پرستارم بروم و به یاد بیاورم چرا از دستش راضی نبودم و .....

همه را رها کن شبهای به این مهمی

میروم سراغ دعا....نماز امام جواد هم گفته اند....

  • سویدا

نظرات  (۲)

سلام 

رفتی سرکار رنده میشی به خاطر این حرفت که در مورد من زدی!😁😁😁

من ویارانه عیارانه نکردم. واقعا دلم می‌خواد.😁😁😁

ویار چیزی بود که دیروز دلم می‌خواست. دلم شیر می‌خواست. از همون شیرایی که بچه بودیم توی شیشه بود درش الومینیومی. روش سرشیر میبست با انگشت بر می‌داشتیم می‌خوردیم...اینقدر اذیت شدم سرم درد گرفته بود. گریه‌م گرفته بود. اما چون عدم تحمل لاکتوز دارم و دکتر گفته اصلا نباید نفخ کنم، نمی‌رفتم سر یخچال شیر بخورم. دم افطار هم شوهرم برای همه شیر ریخت برای منم یه لیوان ریخت. سر سفره اصلا نخوردم. چون اگه با غذا می‌خوردم بازم نفخ می‌کردم. وقتی به لیوان شیر نگاه می‌کردم، کل بدنم آتیش می‌گرفت. خشک میشدم. اما بازم نخوردم. وقتی داشتم کار می‌کردم جلوی چشمم بود و چشمم میفتاد. اما نمی‌خوردم. وقتی که دیگه هر وقت نگاش کردم دهنم خشک نمی‌شد اروم شده بودم، یک چهارم لیوان از اون شیر خوردم. صبح دیدم بازم دلم می‌خواد برداشتم دادم دخترام گفتم اینو بخورید.

این ویاره.

 

 

پاسخ:
ویارت خیلی خفنه

خیلییی...ناز و ادایی دارم بیا و ببینن..😂😂😂

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">