وای میهنم
زندگی مگر چیست که این همه به آن چسبیده باشیم
زندگی ام را خاموش کنم مبادا ایرانم را سوریه ببینم
مرگم باد
مرگتان باد که این بازی را بس نمی کنید
اقوام نشسته اند دور هم توی گروه خانوادگی به نخودچی خوران خونهای توی شاهچراغ
دایی جان لیدر می گوید
اینها همانها هستند که فکر می کردند به جمهوری اسلامی کاری نداشته باشی به تو کاری ندارد
خاله جان طرفدار آتشش از این هم تندتر است او میگوید حقشان است اگراینها هم توی چهلم مهسا مشارکت می کردند الان طوریشان نبود
پسرخاله مزه پران میگوید
عی بابا خاله خودت چی کار کردی حلوا پختی براش
بعد سکوت میشود که توی شهر کوچک ما الحمدلله نه مراسم داشت نه حرکات ایذایی
پسرم که اخبار را دیده میگه من میترسم
نکنه بیان مدرسه ما
جوابش را باید از هیات نخودجی خوران خانواده بخواهیم
مرد و زن دیشب دور دریاچه چیتگر فریاد زده اند
امسال سال خونه سید علی سرنگونه
آره خاهر برادر جوگیرم تو بایدم بگی سال خونه
توی برج عاج نشین خون مگه به عمرت دیدی
تو نه خونت در زاهدان ریخت نه شیراز نه مهاباد نه آمل
در الهی بمیرم همین قلعه مرغی و ستارخان و امامزاده حسن تهرانت هم آنکه خونش ریخت تو نبودی آن بسیجی بی دفاعیکه فرزندانش را یتیم کردند تو نبودی
حتی داعش هم نبود
یک عده جوگیر با شات گان و با سنگ و آجر زیر کتک سلمان را
کشتند
تو باید هم مرادت به خون باشد
یا حضرت اسماعیل ذبیح مددی
- ۰۱/۰۸/۰۴
پست پلیس رو که امروز صبح نوشتم رو خوندی؟
دقیقا گفته بودم قربانی تروریزم میشیم !